مصطفی توفیقی | شهرآرانیوز؛ سیاه و غمبار... و دیگر هیچ! این جمله، همه توصیفی است که میتوان از وضعیت کنونی شیوع کرونادلتا در شهر مشهد گزارش کرد. باقی مانده، هرآنچه بگوییم و بنویسیم، توصیف بسیار ناقصی است از هزاران مبتلا و صدها کشته روزانه (آخرین آمار خبرگزاری ایسنا: حدود ۳۰۰ کشته در روز، فقط در شهر مشهد)؛ و ما، شهروندانی که پیشاپیش گلهایی را آب میدهیم که گویی آنها را برای سنگهای مزارمان کاشته اند و کاشته ایم....
در حالی که میزان مرگ ومیر ناشی از کرونا در شهر مشهد فاجعهای تاریخی شده است، شماری از شهروندان مشهدی همچنان درگیر دعوای «شمال رفتن» و «گشودن یا نگشودن در دکان» هستند؟ در این میان، نه خبری از توقف پرواز هواپیماها و حرکت قطارها است، نه مراکز اقتصادی و تجمعی و ادارات تعطیل میشوند و نه گزارشهای میدانی شهرآرانیوز، رعایت کامل شیوهنامههای بهداشتی را در تجمعات گوناگون تایید میکند.
دعوا البته به موضوع «گردشگران دوران کرونا» و «بازاری ها» محدود نمیشود و بسیاری از یک گروه شهروندان مشهدی با متهم کردن گروه دیگری از شهروندان به رعایت نکردن الزامات بهداشتی، از موضع خود در آسیب رساندن به سلامت خود، خانواده و شهروندان کوتاه نمیآیند. مغازه دارها، دولتی ها، مراکز تفریحی، رستوران دارها؛ هرکسی بهانهای برای غرق شدن و غرق کردن خود و دیگران در توفان کرونا دارد. اما این همه بی تفاوتی و فرافکنی شهروندان به سلامت خود و همنوعانشان از کجا میآید؟
آبتین خدیوی، جامعه پژوه، دراین باره به شهرآرانیوز میگوید: هر اجتماعی در شرایط بحرانی، مؤلفههای هویتی خود را پررنگتر بروز میدهد، درست مثل خانوادهای که در شرایط سخت، یکدیگر را بهتر میشناسند. در جامعه شهری هم شرایطی مانند جنگ یا بیماریهای سخت، محکی برای آزمون مؤلفههای اخلاقی و شخصیتی آن جامعه و شهروندانش است. آنچه شرایط کنونی از شخصیت اجتماعی شهروندان مشهدی نشان میدهد، از یک طرف، مجموعهای از از خودگذشتگیها و فداکاریها و همگرایی هاست و از طرف دیگر بعضی واگراییها و تناقضات.
اگرچه آن ایثارها و همگراییهای اجتماعی بسیار مهم و قابل احترام است، مسئله این است که بخش مهمی از بحران موجود، نتیجه آن واگرایی شهروندان است که از برخی خودبینیها یا بهتر بگوییم خودمحوریها ناشی میشود. زمانی که افراد یا اقشاری از شهروندان، خود را محور تعاملات جامعه شهری فرض میکنند، به خود حق میدهند تا با به چالش کشیدن و محکوم کردن دیگران، رویه اجتماعی خود را جانشین قواعد منطقی و شیوهنامههای قانونی کنند. واقعیت این است که برخی شهروندان به درستی جامعه پذیر نشده اند و چالش اجتماعی امروز، عقبهای این چنینی دارد.
در حالی که برخی کارشناسان جامعه شناسی مانند امیراطهر اربابی معتقدند «تفاوت دیدگاه شهروندان دربرابر فراگیری کرونا بیشتر ناشی از تعارض منافع آن هاست و در واقع آن جایی که نفع آنها حکم میکند از کنار خطرات احتمالی شیوع میگذرند و زمانی که تعطیلی اماکن و رعایت پروتکلها آسیبی به منافع آنها نمیزند بر رعایت آنها تأکید میکنند»، گروهی دیگر با زهره شاهرودی، دیگر جامعه شناس شهری، هم عقیده اند که میگوید رعایت نکردن نظامات بهداشتی ازسوی شهروندان، نه به تعارض منافع آن ها، بلکه به تنوع باورها و دیدگاه هایشان وابسته است.
به گفته این دکترای علوم اجتماعی در گفتگو با شهرآرا «اینکه شهروندان یک شهر، دیدگاه و عقاید متفاوت یا حتی متعارضی داشته باشند، نه تنها عامل اجتماعی منفی نیست، بلکه به خودی خود میتواند موجب رشد و ترقی بیشتر آن شهر و جامعه شود. اما مهم این است که مرز این خلاقیت و آزاداندیشی با هرج و مرج چگونه مشخص شود؛ اینکه چه کنیم در شرایط بحران کنونی، شهروندانی با منطقهای متفاوت را زیر یک پرچم مشترک متحد کنیم و از آنها یک شیوه رفتاری یکسان و متعهد به نتیجه مشترک را توقع داشته باشیم.»
امیر آقاجانزاده، دکترای حقوق اساسی، با تأیید سخنان جامعه شناسان درباره نقش مهم همگرایی اجتماعی در مقابله با کرونا، میافزاید: درباره چرایی رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی یا سست شدن پایبندی به آن، تحلیلهای مختلفی میتوان ارائه کرد، اما باید توجه کرد که اگرچه یک سوی این بدرفتاریهای اجتماعی به مسائل روان شناختی و جامعه شناختی شهروندان باز میگردد، سر و سامان دادن به اصل این شرایط، یک نظام حقوقی و قانون گذاری منظم را میطلبد. در هر کشوری نیز که برای شیوع کووید ۱۹ کنترل قوی صورت گرفته است، پروتکلها و شیوه نامههای قانونی سفت و سخت اجرا شده و در ضمانت اجرای آن هم هیچ فرقی بین مردم و مسئولان و... گذاشته نشده است، بلکه مسئولان و سلبریتیها به دلیل اهمیت و اثرگذاری بیشتر رفتارهای اجتماعی شان، بیشتر هم مورد نظارت و مؤاخذه جامعه قرار میگیرند.
به گفته این حقوق دان، اگرچه تفاوت نظر و سلیقه در سطح مسئولان میتواند امر مثبت و سازندهای ارزیابی شود، انتظار از قانون و قانون گذار، از مردم و مسئولان، این است که در مسائل حیاتی کشور و جامعه خود به قوانین و وحدت رویه مشخصی برسند تا بتوانند به دور از تفاوت سلیقه ها، با اتحاد و نظم، از سد بحرانهای اجتماعی عبور کنند. به عقیده آقاجانزاده، سلاح و پدافند مشترک یک دولت-ملت در مواجهه با بحران و تشتت اجتماعی «قانون» است، عامل مهمی که به نظر میرسد در رویارویی با کرونا به «اسلحهای بی ماشه» شبیه شده است.
به گفته وی اگرچه میتوان به شکل وضع قوانین و پروتکلهای مرتبط با کرونا اشکالاتی وارد دانست، مهمترین عامل تخطی شهروندان از پروتکلهای بهداشتی دوران کرونا را باید در چند عامل جست وجو کرد.
این پژوهشگر از مهمترین عوامل کم توجهی شهروندان به پروتکل هارا «واگذاری قانون گذاری در این مسئله اساسی از قانون گذار بالادستی یعنی مجلس به یک ستاد» و نیز «دیده نشدن شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی کنونی شهروندان در قواعد و پروتکل ها» عنوان میکند و معتقد است حوزه مقابله با کرونا نیازمند قوانین آمره با ضمانت اجرای قدرتمند است و باید در این قانون گذاری، شرایط و خواست واقعی مردم از لحاظ اقتصادی و اجتماعی نیز ملاحظه شود، زیرا بحران کنونی کرونا فراتر از یک بیماری، با بحرانهای مالی و اجتماعی شهروندان همراه شده است.
یاسر نیک آیین، دیگر کارشناس حقوق اساسی، با یادآوری این ضرب المثل که از قدیم گفته اند «حرمت امامزاده به متولی آن است» ناهماهنگی در نظامات قانونی ستاد مقابله با کرونا را یکی دیگر از علل کم توجهی مردم به این شیوه نامهها میداند و ادامه میدهد: پاسداری از قوانین وضع شده در هر کشوری بیش از هر کس به عهده مسئولان آن کشور است؛ زیرا مردم الگوهای قانونی خود را از آنها میگیرند. متأسفانه وقتی مردم میبینند برخی مسئولان، خودشان جدی و قانونمند رفتار نمیکنند، تعهد یا جدیت کمتری در رعایت این قواعد احساس میکنند و چه بسا در مواردی در اصل اهمیت موضوع تشکیک میکنند.
به گفته این کارشناس، در شرایط کنونی آنچه مهم است، این است که برای همه شهروندان، یک رویه و قانون دقیق بهداشتی معرفی شود و با ضمانت اجرای قوی، این قوانین فراتر از تذکر و توجه دادن، اجرا شوند، و مسئولان به ویژه دولت، جلوتر از شهروندان به رعایت این قوانین مشترک ملتزم باشند تا شهروندان با رویهها و استدلالهای مختلف، مسیرهای متنوع و خلاف سلامت خود و سایر شهروندان را در پیش نگیرند.
ساعت ۲ نیمه شب است. مسیر بیمارستان امام رضا (ع) تا بیمارستان قائم (عج) مشهد را پیاده میروم. ازدحام جمعیت غم زده و چشم انتظار رو به روی داروخانههای شبانه روزی، استرس پیدا کردن سرم و پر کردن کپسول اکسیژن، جمعیت خسته افتاده روی چمنها به امید پایان «ترس مشترک» و جمعیت بزرگ سیاه پوشان برای تحویل گرفتن اجساد عزیزانشان از سردخانههای کرونا.
این است مشهد؛ با شهروندانی دلنگران بیمارشان یا نشسته به سوگ عزیز از دست رفتهشان...